آنقدر کتک خورده ام که تمام بدنم درد می کنه. بخصوص سر و صورتم. شیرینی روز پدر بود! این در عوض گل و شیرینی و
کادویی بود که دیشب برایش گرفتم.خدایا دست مریزاد که نه راه پس دارم و نه پیش. البته چون چاقی فکر میکرد که تنم به درد نمیاد پس بیشتر به سر و صورتم مشت زد که بیفایده نباشه. از خدا خواستم که سرطان بگیره و زجر بکشه و بمیره آنهم بعد از پدر و برادرش.البته اگر خدایی وجود داشته باشه. در حین کتک خوردن و جیغ کشیدنم بچه هایم در آن اتاق در حال شوخی و خنده بودند الان هم هستند. خوش به حالم!از الان فقط دعا می کنم که برادرش، پدرش و خودش به ترتیب به زاری بمیرند. + نوشته شده در پنجشنبه پنجم بهمن ۱۴۰۲ ساعت 21:14 توسط منتظر | مادر و روز مادر...
ما را در سایت مادر و روز مادر دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : delgap97 بازدید : 24 تاريخ : يکشنبه 8 بهمن 1402 ساعت: 17:31